تقسیم قرآن بر اساس آیهتقسیمات مختلفی از جهات گوناگون، بر روی قرآن صورت گرفته است که به آنها تقسیمات قرآن میگویند. یکی از این تقسیمات، تقسیم قرآن بر اساس بلندی و کوتاهی و شمار آیات میباشد. ۱ - اقسامسورههای قرآن از نظر بلندی و کوتاهی و شمار آیات آنها به ۴ گروه طُوَل، مئون، مثانی و مفصّل تقسیم شدهاند: [۱]
جمال القراء، ج ۱، ص ۱۷۷.
[۲]
جامع البیان، ج ۱، ص ۶۸.
این تقسیمبندی توقیفی [۳]
فن الترتیل وعلومه، ج ۱، ص ۶۳.
و در روایتی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آمده است که خداوند به جای تورات سبع طُوَل (طوال) و به جای انجیل مئون و به جای زبور مثانی به من داده است و با مفصّل بر دیگر پیامبران برتری داده شده ام. [۴]
فضائل القرآن، ص ۲۲۵.
[۶]
جامع البیان، ج ۱، ص ۶۸.
در برخی نقلها آمده است که به جای تورات سبع طُوَل و به جای انجیل مثانی و به جای زبور مئون به من داده شد. [۷]
جامع البیان، ج ۱، ص ۶۸.
[۸]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۲.
۲ - طُوَلطول جمع طُولی مؤنث اَطْوَل به معنای طولانیتر است و به سورههای بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف و انفال و توبه به سبب طولانی بودن آنها «سبع طُوَل» گفته شده است. [۱۰]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۲.
[۱۱]
غرائب القرآن، ج ۱، ص ۳۱.
[۱۲]
منهج الصادقین، ج ۱، ص ۷۱.
در این دستهبندی دو سوره انفال و توبه به سبب فاصله نشدن بَسْمَلَه میان آن دو و ارتباط تنگاتنگ محتوایشان به منزله یک سوره به شمار آمدهاند. [۱۳]
کنزالدقائق، ج ۷، ص ۱۵۵.
روایتی از ابن عباس نیز این را تأیید میکند. [۱۴]
جامع البیان، ج ۱، ص ۶۹ - ۷۰.
از سعید بن جبیر و برخی دیگر نقل شده که سوره یونس را از سبع طول دانسته و دو سوره انفال و توبه را از این گروه نشمردهاند؛ [۱۵]
جامع البیان، ج ۱، ص ۶۹.
[۱۶]
فضائل القرآن، ص ۲۲۷.
[۱۷]
جمال القراء، ج ۱، ص ۱۷۷.
ولی این قول وجهی ندارد، چون سوره برائت از یونس طولانیتر است. [۱۸]
اشهر المصطلحات فی الاداء، ص ۱۳۷.
گفته شده است: تفاوت مصاحف عثمانی با مصحف اولی که در زمان ابوبکر گردآوری شد تنها در این بوده است که در مصحف اوّل سوره برائت در میان مئون و سوره انفال در میان مثانی جای داشته است؛ ولی در مصحف عثمانی سوره انفال و برائت را با هم بین دو سوره اعراف و یونس و آخرین سوره از سبع طُوَل قرار دادهاند. [۱۹]
الاتقان، ج ۱، ص ۱۶۷.
[۲۰]
قرآن در اسلام، ص ۱۹۳.
برخی فقط سوره انفال [۲۲]
تاریخ قرآن، رامیار، ص ۵۹۴.
و برخی دیگر فقط سوره توبه [۲۳]
مفاتیح الاسرار، ج ۱، ص ۱۴۰ - ۱۴۱.
و قول ضعیفتری سوره کهف را [۲۴]
الاتقان، ج ۱، ص ۱۷۳.
هفتمین سوره از این مجموعه شمرده است.۳ - مئون و مثانیمئون جمع مأة به معنای ۱۰۰ و مثانی جمع مَثْنی یا مَثْناة به معنای دو دو است. [۲۵]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۲.
در تعریف این دو اصطلاح نظرهای مختلفی بیان شده است:۳.۱ - قول اولجمعی به آن دسته از سورهها که ۱۰۰ آیه یا اندکی بیش یا کمتر از آن دارد مئون و به سورههای بعد از مئون مثانی گفتهاند، چون نسبت به مئون در مرتبه دوم قرار دارند؛ [۲۶]
شرح اصول الکافی، ج ۱۱، ص ۱۷.
ولی مصداقی برای این دو مجموعه بیان نکردهاند؛ [۲۷]
جامع البیان، ج ۱، ص ۷۰ - ۷۱.
[۲۸]
روض الجنان، ج ۱، ص ۱۶ - ۱۷.
اما جمعی تعریف یاد شده از مئون را شامل سورههای اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حجّ و مؤمنون دانسته و سورههای یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر و نحل را مثانی معرّفی کردهاند، زیرا بعد از سبع طول و دومی آنها هستند؛ [۲۹]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۳.
[۳۰]
مفاتیح الاسرار، ج ۱، ص ۱۴۰.
[۳۱]
منهج الصادقین، ج ۱، ص ۷۲.
ولی این بیان تمام نیست، زیرا ۲۳ سوره قرآن که از سوره نور تا بعد از حوامیم (محمّد) است تحت هیچ یک از عناوین چهارگانه طول، مئون، مثانی و مفصل مندرج نیستند، [۳۲]
منهج الصادقین، ج ۱، ص ۷۲.
افزون بر این معلوم نیست با چه توجیهی سوره حجّ که فقط ۷۸ آیه دارد از مئون شمرده شده و سوره حجر که ۹۹ آیه دارد از آن به شمار نیامده است؟ البته ایراد نخست بر فیض کاشانی که ۲۳ سوره یاد شده را نیز از مثانی دانسته است وارد نیست. زرکشی نیز سورههای بعد از سبع طول را مئون و سورههای بعد از مئون را که از مئون کوتاه تر و از مفصل بلندترند مثانی دانسته است. [۳۴]
البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۲.
[۳۵]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۳.
۳.۲ - قول دومصیدلانی و برخی دیگر ۱۱ سوره برائت، نحل، هود، یوسف، کهف، بنی اسرائیل (اسراء)، انبیاء، طه، قد افلح (مؤمنون)، شعراء، و صافّات را مئون و ۲۰ سوره احزاب، حجّ، نمل، قصص، نور، انفال، مریم، عنکبوت، روم، یس، حجر، رعد، فرقان، سبأ، ملائکه (فاطر)، ابراهیم، ص، محمّد، لقمان و زمر را از مثانی دانسته است و سورههای حوامیم و ممتحنات را نیز با وجود آنکه در روایت یاد شده از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیامدهاند قسیم ۴ مجموعه طول، مئین، مثانی و مفصّل قرار داده است. [۳۶]
مفاتیح الاسرار، ج ۱، ص ۱۴۱.
۳.۳ - قول سومبرخی دیگر، سورههای حوامیم، فصّلت و فتح را نیز بر ۲۰ سوره یاد شده افزودهاند. [۳۷]
شرح اصول الکافی، ج ۱۱، ص ۱۸.
[۳۸]
تاریخ قرآن، رامیار، ص ۵۹۵.
۳.۴ - قول چهارمدر نقلی از محمد بن طلحه ۲۶ سوره از مجموعه مثانی شناخته شده است که ۲۰ سوره آن همان سورههاییاند که صیدلانی آنها را از این مجموعه دانسته و در خصوص ۶ سوره دیگر ابن منظور از ۵ سوره زخرف، مؤمن، سجده، احقاف و جاثیه یاد کرده، میگوید: سوره ششم از روایت افتاده است؛ ولی احتمالاً سوره حمد باشد؛ [۳۹]
لسان العرب، ج ۲، ص ۱۳۹.
ولی در نقل فیروزآبادی سوره احزاب به عنوان آخرین عضو این مجموعه آمده است. [۴۰]
القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۶۶۴.
۳.۵ - قول پنجمبرخی نیز همه سورههایی را که بعد از سبع طول تا پس از حوامیم آمدهاند مئون دانستهاند. [۴۱]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۳.
[۴۲]
غرائب القرآن، ج ۱، ص ۳۱.
احتمالاً اینها کسانی باشند که سوره حمد را مثانی معرفی کردهاند. [۴۳]
التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۰۹.
[۴۴]
معجم علوم القرآن، ص ۳۳۸.
از جمعی نقل شده که مثانی همه قرآن است [۴۵]
جامع البیان، ج ۱، ص ۷۰.
[۴۶]
جامع البیان، ج ۱۴، ص ۷۶.
[۴۷]
جامع البیان، ج ۱۴، ص ۷۹.
که البته در این صورت مثانی به معنای منعطف و مفسر بودن بعضی آیات بر بعضی دیگر و از موضوع تقسیمات قرآن خارج است. برخی سوره بقره تا توبه را مثانی دانستهاند. [۴۹]
لسان العرب، ج ۲، ص ۱۳۸.
[۵۰]
القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۶۶۴، «ثنی».
۳.۶ - قول ششمماوردی مئون را سورههایی دانسته که ۲۰۰ آیه یا نزدیک به ۲۰۰ آیه دارد. ۳.۷ - قول هفتمبرخی سوره انفال را تا آخر سوره سجده به استثنای سوره یونس (۲۴ سوره) از مجموعه مئون و سوره احزاب را تا ق (۱۸ سوره) از مجموعه مثانی دانسته است، [۵۲]
معجم علوم القرآن، ص ۲۴۴.
به هر حال این تعریفها حدسیاند و دلیلی پذیرفتنی ندارند. [۵۳]
منهج الصادقین، ج ۱، ص ۷۱.
۴ - مفصّلمفصّل از ریشه فصل به معنای جدا شده است و به سورههای کوتاه آخر قرآن مفصل گفتهاند، چون بسملههای فراوانی بین آنها فاصله شده است یا برای اینکه همه آیات آنها محکم است و آیهای از آنها نسخ نشده است [۵۴]
صحیح مسلم، ج ۶، ص ۱۰۷.
[۵۵]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۳.
[۵۶]
جمال القرّاء، ج ۱، ص ۱۷۸.
یا به سبب کوتاهی آیات آنها. [۵۷]
لسان العرب، ج ۱۰، ص ۲۷۵، «فصل».
۴.۱ - آغاز و پایان مجموعهدر اینکه پایان این مجموعه آخر قرآن است هیچ اختلافی نیست؛ ولی در اولین سوره از آن اقوال متعددی وجود دارد؛ [۵۸]
البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۲ - ۳۴۴.
[۵۹]
الاتقان، ج ۱، ص ۱۷۴.
بیشتر قرآنپژوهان سوره محمّد را که نخستین سوره پس از حوامیم است سرآغاز این مجموعه دانستهاند، [۶۳]
مجمع البیان، ج ۱، ص ۸۳.
[۶۴]
غرائب القرآن، ج ۱، ص ۳۲.
بنابر این مجموعه مفصّل قرآن ۶۸ سوره است. [۶۵]
البیان فی عد آی القرآن، ص ۸۳.
[۶۶]
شرح اصول الکافی، ج ۱۱، ص ۱۹.
روایتی از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیز این قول را تأیید میکند. در حدیثی امام باقر (علیهالسلام) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند که مجموعه مفصّل ۶۷ سوره قرآن است، بنابر این سوره فتح آغاز این مجموعه است. [۶۸]
تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۴۲.
بنا به نقل زرکشی اهل حدیث آغاز این مجموعه را سوره «ق» میدانند. وی با استناد به روایتی این قول را ترجیح میدهد. سخاوی سوره حجرات را سرآغاز این مجموعه میداند. [۶۹]
جمال القراء، ج ۱، ص ۱۷۸.
گفته شده است: حزب مفصل در مصحف ابن مسعود از سوره الرحمن شروع میشده است. [۷۰]
الاتقان، ج ۱، ص ۱۷۴؛ التمهید، ج ۱، ص ۳۱۳.
در نقلی از ابن عباس سوره ضحی تا آخر قرآن مجموعه مفصّل شمرده شده است، چون مستحب است بین تلاوت هر یک از این سورهها یک تکبیر فاصله شود. [۷۱]
فن الترتیل، ج ۱، ص ۳۷۲.
در اقوال دیگر سورههای صافّات، جاثیه، صفّ، ملک، انسان، سبح اسم ربّک الاعلی [۷۲]
القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۳۷۷.
را نخستین سوره از این مجموعه دانستهاند. [۷۳]
البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۳۴۳ - ۳۴۴.
[۷۴]
الاتقان، ج ۱، ص ۱۷۴.
[۷۵]
کشف الغطاء، ج ۱، ص ۲۳۸.
۴.۲ - أقسامسورههای مفصل را به سه گروه تقسیم کردهاند: گروه نخست که تا سوره نبأ را در بر میگیرد طوال (جمع طویل یعنی سورههای بلند در مجموعه مفصّل) و گروه دوم که از سوره نبأ تا ضحی را شامل میشود اوساط (جمع وَسَط به معنای متوسط) و گروه سوم از ضحی تا آخر قرآن است که آن را قِصار (جمع قصیر به معنای کوتاه) نامیدهاند. [۷۶]
الاتقان، ج ۱، ص ۱۷۴.
[۷۷]
شرح اصول الکافی، ج ۱، ص ۱۹.
بنا به روایتی مستحب است در نماز صبح سورههای طوال از مفصّل و در نماز عشا متوسطهای این مجموعه و در نماز ظهر، عصر و مغرب سورههای کوتاه این مجموعه خوانده شوند. [۸۱]
المجموع، ج ۳، ص ۳۸۳.
نووی در معرفی سه گروه یاد شده میگوید: از حجرات تا بروج طوال، از طارق تا بیّنه اوساط و از زلزال تا ناس قصارِ سورههای مفصّل نام دارند. [۸۲]
عون المعبود، ج ۳، ص ۲۰.
[۸۳]
تاریخ قرآن، رامیار، ص ۵۹۶.
۵ - فهرست منابع(۱) الاتقان، السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۷ ق. (۶) البرهان فی تفسیر القرآن، البحرانی (م. ۱۱۰۷ ق.)، قم، البعثة، ۱۴۱۵ ق. (۷) البرهان فی علوم القرآن، الزرکشی (م. ۷۹۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۵ ق. (۱۶) التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی. (۱۸) ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ ق.)، به کوشش بکایی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ ق. (۲۱) تفسیر الصافی، الفیض کاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۰۲ ق. (۲۲) تفسیر العیاشی، العیاشی (م. ۳۲۰ ق.)، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه. (۲۳) تفسیر غرائب القرآن، نظام الدین النیشابوری (م. ۷۲۸ ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق. (۲۵) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق. (۲۶) تفسیر کنزالدقایق، المشهدی، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق. (۲۷) تفسیر منهج الصادقین، فتح الله کاشانی (م. ۹۸۸ ق.)، به کوشش مرتضوی، غفاری، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۳۸۵ ق. (۳۲) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق. (۳۵) جمال القراء و کمال الاقراء، علی بن محمد السخاوی (م. ۶۴۳ ق.)، به کوشش الزبیدی، بیروت، دارالبلاغة، ۱۴۱۳ ق. (۳۸) الحبل المتین، البهائی (م. ۱۰۳۱ ق.)، قم، مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۸ ق. (۳۹) الحدائق الناضره، یوسف البحرانی (م. ۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ ش. (۵۱) شرح اصول الکافی، صدر المتألهین (م. ۱۰۵۰ ق.)، به کوشش خواجوی، تهران، مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶ ش. (۶۳) فن الترتیل، احمد الطویل، مدینة، مجمع الملک فهد، ۱۴۲۰ ق. (۶۴) فنون الافنان فی عیون علوم القرآن، عبدالرحمن ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.)، به کوشش حسن ضیاءالدین، بیروت، دارالبشائر، ۱۴۰۸ ق. (۶۵) القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷ ق. (۶۶) قرآن در اسلام از دیدگاه تشیع، سید محمد حسین طباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۳۷۵ ش. (۶۸) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۱۱ ق. (۷۰) کشف الغطاء، کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۷ ق.)، اصفهان، مهدوی. (۷۱) کشف الغطاء فی الوقف والابتداء، صابر حسن محمد ابوسلیمان، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق. (۷۲) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق. (۷۶) مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق. (۸۶) معجم علوم القرآن، ابراهیم محمد الجرمی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۲۲ ق. (۸۷) مفاتیح الاسرار، الشهرستانی (م. ۵۴۸ ق.)، به کوشش حائری و اذکائی، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۱۴۰۹ ق. (۹۴) المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق. ۶ - پانویس
۷ - منبعدائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله تقسیمات قرآن، ج۸، ص۴۱۳. ردههای این صفحه : تقسیمات قرآن | قرآن شناسی
|